پايگاه خبري تحليلي شوش نیوز

تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی

ساعت 20:35 یکشنبه 31 شهریور1398 همزمان با آغاز هفته ی دفاع مقدس ، به همت مجمع اهل بیت و با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان شوش و مدیریت ایثارگران تیپ حضرت مهدی(عج)نزسا ، صد و پنجاه و هفتمین آیین شهد صلوات در منزل «شهید جانباز حسینقلی کیان علیخانی» برگزار شد .

به گزارش شوش نیوز ، سرهنگ پاسدار علی ظهیری روایتگر هشت سال دفاع مقدس ضمن کسب اجازه از حاج حمید عرب  که مدتی فرمانده ی ایشان بوده و مدافع حرم عباس خیاطان ،ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام سورگواری سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) و یاران باوفایش ، با توجه به حضور رحمن ایزدی رئیس انجمن شعر اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی ، اشاره ای به روز شعر و ادب پارسی نمود و در این راستا یادآور شد : 27 شهریورماه1398 روز شعر و ادب پارسی و روز بزرگداشت استاد سید محمدحسین بهجت تبریزی ، متخلص به شهریار ، شاعر ایرانی اهل آذربایجان بود که به زبان‌های فارسی و ترکی آذربایجانی شعر سروده‌است. شهریار در سرودن گونه‌های دگرسان شعر فارسی  مانند «قصیده ، مثنوی، غزل ، قطعه ، رباعی و شعر نیمایی »نیز چیره‌دست بوده‌است. اما بیشتر از دیگر گونه‌ها در غزل شهره بود و از جمله غزل‌های معروف او می‌توان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد. شهریار نسبت به علی بن ابی‌طالب ارادتی ویژه داشت .

وی  افزود : 42 نفر از خانواده ی شاعران در طول هشت سال دفاع مقدس  به درجه ی رفیع شهادت نائل آمدند ؛ 219 نفر از شاعران  در دوران  دفاع مقدس شعر سرودند و در مجموع 385 قطعه شعر در این راستا سروده شده است ؛بی شک تأثیر شعر در جامعه  مثبت است همانگونه که در هشت سال دفاع مقدس آنهایی که به یاد دارند حاج صادق آهنگران با استفاده از اشعار حماسی که در نوحه سرایی های خود استفاده می کرد مردم را تشویق می کرد که برای حضور در جبهه ثبت نام کنند و برای رزمندگان در خط مقدم شور و شعف به وجود می آورد تا با روحیه ی مضاعف  در مقابل دشمن مقاومت کنند و از همه مهمتر ترویج شهادت طلبی را با همین اشعار حماسی و عرفانی به وجود می آورد  و سرودن سوگند نامه های حماسی نیز با استفاده از شعر خوانده می شد .

سرهنگ ظهیری در بخش دوم سخنان خود گریزی به خصوصیات شهید حسینقلی کیان علیخانی زد و خاطر نشان نمود :وقتی حاج ناصر پیوست  به من گفت که سخنران صد و پنجاه و هفتمین آیین شهد صلوات باشم  قدری تحمل کرده و اطلاعاتی را از فرزند شهید  دریافت کرده و پی بردم  با این شهید مدتی در شرکت هاوایی  همکار بوده ام ، آن موقع  شهید کیان علیخانی 20 ساله بود و من 17 ساله بودم ، دو خاطره از مرحوم قربانپور با این شهید والامقام  دارم که الان مجال  بازگویی این خاطرات نیست و در یک فرصت مناسب به آنها اشاره خواهم نمود .

این روایتگر هشت سال دفاع مقدس در تکمیل بخش دوم سخنان خود تصریح نمود : شهید جانباز حسینقلی کیان علیخانی متولد 1332و همانطور که اشاره کردم در سن 20 سالگی در شرکت هاوایی مشغول به کار بود  ، یکی از خصوصیات  ایشان زرنگی و باهوشی اش بود به طوری که  در مدتی که کار تسطیح اراضی و کار با ماشین آلات کشاورزی بود در حد یک متخصص  به کار مسلط بود . یکی از بزرگان ایل سگوند و طبقه ی خوانین بود اما زندگی متوسطی داشت و یک آدم متواضع و افتاده ای بود . کار را با « دقت ، جدیت و وجدان کاری بالا» انجام می داد ؛ یکی دیگر از خصوصیات بارز  شهید حسینقلی کیان که این بود که وقتی یکی  مجروح شده بود خود را به او رساندن و با توجه به شلیک گلوله های توپ آن مجروح را از از مرگ حتمی نجات داد و در کل فردی شجاع  و با شهامت  بود و بارها از خودگذشتگی را از ایشان دیده بودیم .

وی افزود : شهید کیان علیخانی همیشه به دیگران احترام می گذاشت و به دیگران کمک می کرد و وقتی می دید حق کسی ضایع می شود سینه سپر می کرد و از مظلوم حمایت می کرد ، هر کسی این خصوصیات را ندارد و باید از خانواده ی سرشناسی باشد و این شهید در حل اختلاف  بین اقوام یا دوستان همیشه پیش قدم می شد .

سرهنگ پاسدار علی ظهیری  دست به قلم بودن شهید کیان علیخانی را یکی دیگر از خصوصیات این شهید دانست و گفت : ایشان  با دو گویش « لری و لکی» شعرهای حماسی می سرود و بارها از اشعار ایشان هم در نوحه سرایی محلی استفاده شده و هم در تنظیم آهنگ و موسیقی از اشعارش بهره برده اند .

وی در ادامه به زمان مجروحیت شهید کیان علیخانی اشاره کرد و خاطر نشان نمود :این شهید والامقام در تاریخ 11آذرماه 1360 از ناحیه ی گردن  و سمت چپ بدن مجروح شد و بر اثر این مجروحیت تارهای صوتی را از دست داد و علاوه بر آن دو مهره از گردنش از بین رفتند و به مدت دوسال فلج شد و در یکی از آسایشگاه های تهران بستری گردید با پیگیری های یک پزشک آلمانی و پروفسور امامی پس از این که معاینات لازم را بر روی این جانباز 70 درصد انجام داده و آزمایش های مورد نیاز را انجام دادند  تصمیم گرفتند که ایشان را عمل کنند که بعد از عمل به آغوش گرم خانواده بازگشت و پس از 35 سال تحمل درد و مشقت در بیمارستان نظام مافی شوش بستری شد و نهایتا در تاریخ 2 تیرماه 1395 مصادف با 16 ماه مبارک رمضان  به آسمان پر کشید و به دیگر شهدا پیوست .

سرهنگ پاسدار علی ظهیری فرمانده ی سابق سپاه ناحیه ی شهرستان شوش در بخش سوم سخنان خود به مناسبت آغاز هفته ی دفاع مقدس به حمله ی صدام قلدر به ایران اشاره کرد و گفت : جنگ را صدام با یک سوداهایی  که در سر داشت  و می خواست استان خوزستان را به عربستان کشور خود تغییر نام دهد  به سرکردگی آمریکا به کشور ایران اسلامی که از طرفی تازه پیروزی انقلاب را پشت سر گذاشته بود حمله کرد ، البته حدود یک سال و نیم  از تاریخ 13 فروردین ماه 1358 تا 30شهریورماه 1359 از «هوا ،دریا و زمین»  به مرزهای  ما تجاوز کرد تا ما را شروع کننده ی جنگ  در مجامع بین المللی  معرفی کند ، در این مدت 1879شهید  و 855 نفر اسیر نظامی و غیر نظامی صدام از ما گرفت  و وقتی که دیدما تمایلی به حمله به عراق را نداریم ، جنگ را به صورت رسمی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ برابر ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ بر ما تحمیل نمود . در این روز درگیری‌های پراکنده مرزی دو کشور با یورش هم‌زمان نیروی هوایی عراق به ده فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور در تمام مرزها به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد ؛ آن موقع ارتش ما آمادگی نداشت و بنی صدر که علاوه بر عنوان رئیس جمهوری ، فرمانده ی کل قوا بود  به ایران خیانت کرد  و لذا عراق تصور می کرد که سه روزه خوزستان و هفت روزه کشور ایران را در اختیار خواهد گرفتو به همین منظور صدام به خبرنگاران گفته بود که در سه روز آینده  به اهواز بیایید تا ادامه ی مصاحبه را دنبال کنید ؛ امام خمینی(ره) در پیامی کاملا ساده فرمودند: « امت اسلامی به خدا توکل کنید و از دشمنان نترسید. زیرا ما از ابرقدرت‌ها نترسیدم و صدام که عددی نیست. چنان سیلی به صدام خواهیم زد که از سر جایش بلند نشود. اگرچه ما اهل تعدی و تجاوز نیستیم، لاکن اگر کسی تعدی کند، دهانش را خرد خواهیم کرد. این مضامین پیام امام در ۳۱ شهریور ۵۹ است. و همین هم شد » با اینکه اوایل انقلاب بود و ارتش جمهوری اسلامی به لحاظ ساختاری دستخوش تحولات بسیاری خصوصا در بعد مدیریتی شده بود، اما روز یکم مهرماه 59، بیش از 280 یا شاید نزدیک به 300 فروند هواپیما به پرواز درآمد که از این تعداد، 140 فروند از مرز عبور کردند و 15 پایگاه مهم عراق را مقابل ده پایگاه ما که بمباران کرده بودند، بمباران کردند. اگر بخواهم وارد جزئیات آن شوم، تا جایی که در اسناد آمده است48 فروند هواپیمای اف 5 از پایگاه دوم شکاری تبریز بلند شدند و پایگاه هوایی موصل را درهم کوبیدند. 40 فروند هواپیمای اف 5 از پایگاه چهارم شکاری دزفول، پایگاه ناصریه را بمباران کردند و مخازن سوخت آنها و باند پروازی و آشیانه‌های هواپیما را منهدم کردند. 16 فروند هواپیمای فانتوم اف 4 از پایگاه سوم شکاری شهید نوژه همدان، پایگاه کوت را ساقط کردند. 16 فروند از بوشهر به پایگاه شعیبیه حمله کردند و آنجا را از دور عملیاتی خارج کردند. 12 فروند هواپیمای اف 4 از مهرآباد به سوی بغداد رفتند. می‌دانید بزرگ‌ترین پایگاه هوایی عراق در بغداد به نام پایگاه الرشید است که صدام روی آن حساب ویژه‌ای باز کرده بود. این هواپیماها رفتند و پایگاه الرشید بغداد را بمباران کردند و پالایشگاه الدوره را که نزدیک بغداد بود  هم بمباران کردند. بعد از این عملیات ؛ هشت فروند از همدان دوباره رفتند و پایگاه حبانیه بغداد را بمباران کردند و در این عملیات بیش از 400 خلبان به پرواز درآمدند و 140 فروند از مرز عبور کردند. اطلاعاتی که ما بعدا به دست آوردیم، نیروی هوایی عراق بعد از این عملیات 55 تا 60 درصد از توان رزمی خود را از دست داد و همان‌طور که گفتم مهم‌ترین پایگاه عراق یعنی پایگاه الرشید تا 69 روز بعد از عملیات کمان 99، قدرت عملیاتی نداشت  یعنی هیچ پرواز عملیاتی از پایگاه الرشید انجام نشد.

سرهنگ پاسدار ظهیری در ادامه به ورود عراق از پاسگاه مرزی فکه به طرف شوش اشاره کرد و اظهار نمود : عراق هفت روزه خود را به ساحل رودخانه ی کرخه رساند ، آن موقع خبری از پل شهید ناجیان نبود ، عراقی ها در همین رودخانه شنا می کردند  و منتظر بودند که مهندسی رزمی عراق بیاید و بر روی رودخانه پلی نصب کند تا عراقی ها بتوانند وارد شوش شوند ، اما حدود 20 نفر از سپاهیان  به فرماندهی شهید زنده ، جانباز 70 درصد غلامعباس قلاوند  با سلاح های کاملا معمولی که در اختیار داشتند  عراقی ها را تا همین شیارها و تپه های یادمان شهدای عملیات فتح المبین وادار به عقب نشینی نمودند که به مدت 18 متاه عراقی ها در آن شیارها زمین گیر شدند و از سایت های 4 و 5 با گلوله های توپ شوش را میزدند و اگر رشادت های غلامعباس قلاوند که در همین مقاومت مجروح شد و قطع نخاح گردید با دیگر همرزمانش نبود قطعا شوش سقوط می کرد و به دست عراقی ها می افتاد .

وی به ایجاد تحول در نیروهای مسلح بعد از عزل بنی صدر اشاره کرد و خاطر نشان نمود : اتفاقی که در جنگ افتاد این بود که در سال ۱۳۶۰ با حکم امام خمینی(ره) فرمانده ی کل قوا محسن رضایی  به فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب گردید و علی صیاد شیرازی با درجه ی سرهنگی را به عنوان فرمانده ی نیروی زمینی ارتش  جمهوری اسلامی ایران منصوب نمود . با این دو انتصاب ، مرحله ی فتح های بزرگ ایران آغاز شد که  «عملیات طریق القدس» در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۸ آذر ۱۳۶۰ با رمز «یاحسین» در منطقه عمومی بستان و غرب سوسنگرد آغاز شد و نتیجه ی آن آزاد سازی شهر بستان و ۷۰ روستای منطقه و ۵ پاسگاه مرزی بود ؛ «عملیات فتح المبین» در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوشنبه ۲ فروردین ۱۳۶۱ در جبهه ی جنوبی، در منطقه غرب شهرهای شوش و دهلران با وسعت حدود ۲٫۵۰۰ کیلومتر مربع در استان خوزستان با رمز«یازهرا» انجام شد. طرح‌ریزی عملیات فتح‌المبین از اواسط آبان ۱۳۶۰ آغاز شده بود. در نهایت عملیات فتح‌المبین با پیروزی قاطع نیروهای ایران و آزادسازی حدود ۲،۵۰۰ کیلومتر مربع از مناطق اشغال شده توسط ارتش عراق، با « خارج کردن شهرهای شوش ، و اندیمشک از تیررس آتش توپخانه ی عراق ـ دور کردن آتش مؤثر ارتش عراق از جاده اهواز ، اندیمشک ـ دستیابی به خطوط پدافندی ـ آزادسازی بخش وسیعی از مناطق اشغال شده منطقه غرب شوش و اندیمشک، همچون سایت ۴ و ۵ رادار و ده‌ها روستای منطقه و انهدام دو لشکر عراق ۱۰ زرهی و ۱ مکانیزه» در برداشت .«عملیات بیت المقدس» در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ در محور اهواز، خرمشهر و دشت آزادگان، به فرماندهی مشترک سپاه و ارتش، با هدف آزادسازی خرمشهر این عملیات را آغاز کردند. عملیات بیت‌المقدس ۳ هفته بطول انجامید.

این یادگار هشت سال دفاع مقدس شهرستان شوش در ادامه به مرحله ی عدم الفتح ها در دوران هشت سال دفاع مقدس پرداخت و در این راستا خاطر نشان نمود : در عملیات والفجر مقدماتی که از شهرستان شوش 40 نفر شهید و به همین اندازه اسیر شدند  ؛ ما به خیال این که همه شهید شده اند در گلزار شهدای شوش تعدادی قبر آماده کردیم اما وقتی که پی بردیم اسیر شده اند قبرها را پر کردیم تا باعث ایجاد رعب و وحشت بین مردم نشود ، پس از آن در عملیات های « رمضان ، بدر، کربلای 4 و.... » حتی 20 درصد  موفقیت هم نداشتیم ؛ هر چند امام خمینی(ره) موافق به حضور  رزمندگان در خاک عراق نبود اما با جلساتی که فرماندهان جنگ با ایشان داشتند و  امام را مطمئن نمودند که به مردم عراق آسیبی وارد نمی شود این اجازه را داد که رزمندگان وارد خاک عراق شوند اما « انتقال اطلاعات مربوط به تحرکات نظامی ایرانی‌ها توسط ستون پنجم  و یا توسط هواپیماهای جاسوسی آواکس و تصاویر ماهواره‌ای ـ استفاده ی عراق از انواع موانع زمینی و بالاخره استفاده از سلاح های شیمیایی » دلایلی بود ما دیگر در جبهه ی جنوبی و میانی عملیاتی نداشتیم و در نتیجه در جبهه ی شمالی کار خود را دنبال کردیم و عراق وقتی که در آن منطقه دید که رزمندگان ما وارد عراق شده به قصد این که مناطق نفتی  نظیر کرکوک را به دست آورند لذا عراق اقدام به بمباران شیمایی حلبچه در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ نمود و حدود 5000نفر  از مردم مظلوم حلبچه  شهید شدند ، شورای امنیت هر وقت که ایران  موفقیتی به دست می آورد قطعنامه ای صادر می کرد و در طول این هشت سال ده/10 قلعنامه صادر نمود  تا این که ایران قطعنامه 598 را به صورت مشروط پذیرفت ، می دانید چرا امام خمینی(ره) قطعنامه ی 598 را پذیرفت ؟ چون تا قبل از آن شعار ما جنگ جنگ تا پیروزی ـ جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم  بود ، چه شد که امام راحل قطعنامه را پذیرفت؟ دولت وقت نزد امام خمینی(ره) رفتند و گفتند « که مردم از جنگ خسته شده اند و دیگر انگیزه ندارند که به جبهه بروند » امام خمینی(ره) فرمود : « من حکم جهاد می دهم » دولت نگذاشت که امام حکم جهاد صادر کند  و گفت « دولت حتی توان تأمین بند پوتین رزمندگان را هم ندارد »لذا امام خمینی(ره) به خاطر حفظ جمهوری اسلامی قطعنامه را پذیرفت و  در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۶۷ و در سالگرد کشتار خونین مکه، پیامی خطاب به ملت ایران به این شرح صادر کرد: «… و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله ی بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می‌دیدم؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلًا خودداری می‌کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش‌بس موافقت نمودم… خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‌اند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده‌های معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز مانده‌ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده‌ام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری می‌کنم…»

سرهنگ پاسدار علی ظهیری در پایان و در جمله ی جمع بندی سخنان خود یادآور شد : ایران در مجموع ۲۱۳۲۵۵ ﻧﻔــﺮ شهید تقدیم نظام و انقلاب نمود که ۱۵۵۰۸۱ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻦ ، ۱۶۱۵۴ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺣﻤﻼﺕ هوایی ﺩﺷﻤﻦ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎ ، ۱۱۸۱۴ ﻧﻔﺮ ﺩﺭﺣﻮﺍﺩﺙ ﻣﺘﻔﺮﻗﻪ ﻭ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻮﺍﺭﺩ ۹۸۸۹ ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺁﻣﺎﺭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۱۵۵۲۵۹ ﻧﻔﺮ ﻣﺠﺮﺩ و ﺗﻌﺪﺍﺩ ۵۵۹۹۶ ﻧﻔﺮ ﻣﺘﺄﻫﻞ بوده اند 320000 مجروح ، 140000نفر جانباز  و 40000نفر آزاده داشته ایم . حاصل کار این شهدا ، جانبازان ، ایثارگران و آزادگان قدرت و اقتدار امروز ایران است ، سوریه و عراق را چه کسی از لوس داعشی ها پاک کرد؟ حزب الله لبنان چطور به این اقتدار رسیده که لرزه بر اندام اسرائیل غاصب انداخته است؟ یمن چطور عربستان تا دندان مسلح را زمین گیر کرده است ؟ چون جنگ ما  اعتقادی بود و بنا به گفته ی امام خمینی(ره) و پس از آن مقام معظم رهبری  باید لشکر بسیج در منطقه ایجاد شود و همین لشکر با وجود «فاطمیون، حیدریون و زینبیون ، مدافعین حرم ، حزب الله لبنان ، انصارالله یمن » تشکیل شد و از این به بعد اگر می خواهیم همان صلابت  را داشته باشیم تا از این جنگ اقتصادی عبور کنیم باید همدلی و وحدت را فراموش نکرده و ایستادگی و مقاومت در رأس امور قرار دهیم .

حاج ناصر پیوست مدیر مجمع اهل بیت(ع) از طرحی به نام زیارت نیابتی کربلای معلا  توسط یکی از عزیزان خبر داد و در اولین مرحله طبق قرعه کشی چهار نفر به نام « علی ظهیری ـ حاج علیرضا قربانی ـ ابراهیم هادی از خادمین شهید همت ، مجید امینی  و صفورا یوسف وند از نهضت جهانی نهج البلاغه از استان لرستان » در این هفته برای زیارت نیابتی کربلا انتخاب شدند .

وی در ادامه به تعداد صلوات های قرائت شده در این مراسم و همچنین از طریق فضای مجازی از اقصی نقاط کشور اشاره کرد و یادآورشد : در مجموع 11000500 صلوات برای شادی روح شهید حسینقلی کیان علیخانی قرائت شد .

از دیگر برنامه های این آیین می توان به « قرائت زیارت عاشورا توسط کربلایی کاظم محتشم ، نوحه سرایی کربلایی رحیم چنانی ، قرائت قرآن مرتضی دشتی ، خوانش شعر رحمن ایزدی رئیس انجمن شعر فارسی اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی و اهدا هدیه به این شاعر گرانقدر و فرزند شهید مجلس به نام » اشاره کرد .

شایان ذکر است صد و پنجاه و هشتمین آیین شهد صلوات روز یکشنبه 7 مهرماه 1398 ساعت 20:30 در منزل «شهید حشمت محمدصالحی» واقع در روستای شهید دانش برگزار می شود .